Saturday, February 3, 2007

خانه اوهام



صبح با آرش زدیم بریم بیرون صبح خیلی زود ما باید یک روزه تمام مرکز تحقیقات رنو رو بازدید می کردیم شب من و آرش راهبر که کارامونو انجام داده بودیم گفتیم نشد که اومدیم مسافرت ولی همش شد کار و شب شروع کردیم به قدم زدن تو خیابان ها انقدر راه رفتیم تا ساعت شد سه من انقدر راه رفته بودم کف پام تاول زده بود دیگه داشتیم از خستگی می مردیم که این ساختمون دیدیم اول فکر کردیم خوابم یا از خستگی قاطی کردم اما ساختمونه واقعی بود کمی که نزدیک شدیم دیدیم روی یک دیوار نقاشی کشیدنش

No comments: